کد مطلب:210863 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

اما غنائم بدون جنگ
اما آنچه كه بدون غلبه و قهر و جنگ و قشون كشی به دست می آمد در جنگ های اولیه اسلام مهاجرین قریب صد نفر بودند كه در جنگ بنی قریظه و بنی النضیر شركت داشتند و چون به مدینه رسیدند نصف غنائم خود را به انصار مدینه بخشیدند و نصف اموال خود را انفاق به آنها نمودند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله به انصار فرمود اگر بخواهید مهاجرین و مجاهدین آنچه به دست آورده اند با اموال شما همه را بین شما تقسیم كنند و اگر بخواهید اموال شما از آن خودتان و ما غنائم خود را با شما تقسیم می كنیم!!

انصار گفتند اموال ما مخصوص خودمان باشد و غنائم هم بین همه تقسیم شود این آیه نازل شد كه آنچه فی ء است مخصوص خدا و رسول خدا می باشد.

نوشته اند كه چون بنی نضیر از غلبه مسلمین جلاء وطن نمودند پنجاه زره و خود و 340 شتر از آنها به جا ماند و اموال و عقارشان همه فی ء شد یعنی مخصوص پیغمبر گردید و آن حضرت به هر كس كه می خواست هبه می كرد و می بخشید و از بنی نضیر دو كس ایمان آوردند و مال و ملكشان را به خودشان برگردانید و در باب فی ء این آیه نازل شد آنچه بازگردانیده و مخصوص نموده خداوند بر پیغمبرش از اموال و املاك بدون جنگ و قهر و غلبه كه هیچ كس و هیچ اسب و شتر و مركبی برای دریافت و جهاد آن پیش نرفته غیر از پیغمبر كه شخصا بر شتر خود سوار بوده یا درازگوشی سوار بود و به سوی آنها رفت كه دعوت كند این اموال مخصوص پیغمبر است و او به هر كه بخواهد بدهد می تواند و در آیه بعد می فرماید آنچه از این اموال باقی مانده مخصوص رسول خدا است و آنچه كه از اهل شهرها و دیه ها به غیر جنگ گرفته مخصوص خدا و رسول است كه به هر كس بخواهد و صلاح بداند و به هر راه مصرف نماید و پس از او مخصوص ائمه



[ صفحه 372]



معصومین است كه به همان روش عمل می كنند و درویشان و بی چیزان و بینوایان و رهگذران و فرتوتان و تهی دستان كه به شهر خود نتوانند رفت.

از حضرت سجاد علیه السلام پرسیدند مراد از این سه طایفه قربی - یتامی - مساكین - ابن السبیل كیستند؟

فرمود قراباتنا و ایتامنا و مساكنینا و ابناء سبیلنا كه از فی ء هر چه باشد مخصوص این طوایف است مبادا از این محل فی ء به اغنیا داده شده و آنچه خدا و رسول می فرماید آن را بگیرید و عمل كنید و آنچه نهی می كند پرهیز نمائید تا رستگار شوید.

انصار كه گفتند به ما بدهید و اموال ما مخصوص خود ما باشد پیغمبر فرمود منظور فقراء مهاجرین است كه از شهر و دیار خود به امید خدا و به قصد فداكاری در راه دین خدا مهاجرت نموده اند و دین خدا را نصرت كرده اند و رسول الله را به صداقت یاری نموده اند و لذا غنائم مخصوص مهاجرین قریش است كه با پیغمبر به مدینه آمدند و حتی به عرب مهاجر هم اختصاص نداده اند بلكه به مهاجرین قریش اختصاص داده شده زیرا قریش و خاندان پیغمبر بودند كه مهاجرت كردند.

معذلك پیغمبر به همه آنها دعا كرد و از سهم خود به هر كس خواست هبه و اعطا فرمود و نفاق و دوئیت را با دادن خمس كه سهم خود و خدا بوده از بین آنها برطرف نموده فرمود فاولئك هم الصادقون لا الكاذبون سپس به انصار هم دعا كرد و آنها را از دوستان خود و مهاجرین معرفی فرموده و به آنها هم ایثار كرد و فرمود تا از غیظ و غضب آنها بكاهد و نسبت به مهاجرین بدبین و خشمناك نباشند.

مستحقین غنائم مهاجرین هستند كه آنها را در قرآن ثنا گفته اند بدین شرح كه در آیات 8 و 9 سوره حشر می فرماید - فی ء مخصوص فقراء مهاجرین است آنان كه از دیار و وطن هجرت كرده و در راه خدا از مال و جان گذشته برای تحصیل رضای خدا و طلب بهشت خدا و رسول را یاری نموده اند و در گفتار و كردار راستگو هستند آنگاه می فرماید:

فی ء مخصوص كسانی است كه در مدینه جا گرفتند و در ایمان به خدا و رسول پیش از مهاجران یعنی فقرای انصار كه در مدینه بودند ایمان خود را استقرار دادند و بر مهاجرین سبقت گرفتند دوست می دارند انصار هر كه را به سوی آنها هجرت كرد و در سینه های آنها از حقد و حسد و صفات مذمومه نیست و آنچه به آنها داده شده با مهاجرین مواسات می كنند و ایثار



[ صفحه 373]



می نمایند با آنكه خودشان نیازمندند و هر كس متحمل رنجی شود كه دیگران از آن بهره بردارند رستگار می گردد.

پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود ای گروه انصار میل دارید اموال بنی نضیر را میان شما تقسیم كنم و طایفه مهاجرین بر قرار سابق خود در مساكن شما ساكن باشند یعنی مهمان شما باشند اگر بخواهید این اموال را به مهاجرین دهم و آنها از منازل شما بیرون روند و به كار خود مشغول شوند - سعد بن معاذ گفت یا رسول الله ما میل داریم این اموال را به مهاجرین بدهی و همچنان هم در منزل ما و مهمان ما باشند كه هر سعادت و بركتی ما داریم از بركت وجود ایشان است رسول خدا در حق انصار دعا فرمود كه ایثار می كنند و با آنكه حاجت دارند مهاجرین را بر خود مقدم می دارند - سپس پیغمبر فرمود این رستگارانند.

مسلمین صدر اسلام چنین با هم مواسات و ایثار می كردند و دل های آنها پر از مهر و محبت بود و چون این فضیلت و كمال را در خود مشاهده می كردند سپاسگزاری می نمودند و از شرك و كفر دوره جاهلیت استغفار می نمودند و پشیمان بودند و از خدا می خواستند كه هیچ گونه غل و غشی در ایمان آنها نباشد و سبقت می گرفتند در امور دین تا آنكه همه با هم برابر و برادر واقعی شدند و رسول خدا هم در این حال بر آنها دعا كرد و عرض كرد و الذین جاؤا من بعدهم یقولون ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا ربنا انك رؤف رحیم این دعا را وظیفه هر مسلمانی قرار داد تا برادران سابقین خود را كه در راه استقرار دین و تحكیم مبانی فضیلت سبقت می كردند و تقاضای صفا و كمال می كردند خدا رحمت كند و اینان را به آنان ملحق سازد.

امام صادق علیه السلام فرمود پس از این آیات رسول خدا صلی الله علیه و آله آنچه فی ء بوده به مهاجرین قریش هر یك را به مقدار حاجتی كه داشتند داد و در این تقسیم تخمیس نبوده بلكه بالسویه بود و به غیر از مهاجر چیزی نداد مگر به دو نفر از انصار به نام سهل بن حنیف [1] و سماك بن حرشه



[ صفحه 374]



مكنی با بودجانه كه بسیار فقیر بودند و هیچ نداشتند آنها را هم سهمی داد.

پیغمبر صلی الله علیه و آله از اموال بنی قریظه و نضیر كه بدون جنگ و خیل و ركاب به دست آورده بود به كسی نداد و یك قسمت این اموال همان فدك بود كه در كتب فاطمه زهرا و غیره نقل نموده ایم.

اما خیبر - محلی بود كه سه روز تا مدینه فاصله داشت و اموال یهود در آنجا متمركز بود كه رسول خدا با قشون به طرف خیبر رفت و جنگ كردند و گرفتند و غنائم آن را هم مانند غنائم بدر تقسیم كردند و به نص آیه شریفه هفت سوره حشر فی ء مخصوص خدا و رسول بود كه به شش قسمت می شد.

بنابراین آنچه از غنائم با جنگ به دست می آمد رسول خدا تقسیم می كرد بین مجاهدین و مبارزین و آنچه بدون جنگ بود مخصوص رسول خدا و ذوی القربی بود.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام در احتجاجات خود برای مطالبه حق فرموده چه چیز باعث شد كه شما سنت پیغمبر را به هم زدید و سهم ما را از فی ء ندادید و مخالفت با صریح آیات قرآن نمودید؟

حتی خمس شوش و جندی شاپور را هم كه آوردند عمر گفت آنها احتیاج ندارند و عباس صرف نظر نكرد گفت ای عمر حق ما در این غنائم است و ارث مادران است عمر گفت شما ارفاق كنید و به مسلمین واگذارید و همه را خودش گرفت عباس گفت والله ما صرف نظر نمی كنیم و راضی نیستیم تا خدا را ملاقات كنیم - عمر گفت از صدقات بعد به شما می دهم!

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود خداوند صدقات را به رسول خدا و اهل بیت او حرام كرده است و به جای آن خمس را مخصوص رسول خود و خاندانش نموده - تا از سهام خمس صغیر و كبیر حاضر و غایب زن و مرد و همه خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله از آن بهره مند گردند كه آنها از خویشان و نزدیكان رسول خدا هستند.

و سپاس و شكر نمود كه ما از بستگان نزدیك پیغمبر صلی الله علیه و آله هستیم و رسول خدا خمس را جز به ما به كسی نداده است چه معونه و نفقات اهل بیت با او بوده و او این محل را برای تأمین زندگی اهل بیت خود قرار داده است.

آنگاه امام صادق علیه السلام فرمود من سپاسگزارم كه از این خاندان هستم و این بود آنچه توضیح خواسته بودی راجع به خمس و سهم آل محمد از انفال و فی ء و غیره و رسول خدا صلی الله علیه و آله هم این عمل را به امر پروردگار نموده و عقل و خرد و علم و حجت هم ثابت نموده است.



[ صفحه 375]




[1] سهل بن حنيف بن واهب انصاري اوسي از اصحاب رسول الله بود كه در جنگ بدر حاضر بود او سال اول اسلام آورد و بت هاي قوم خود را شكست و آنها را دعوت به دين اسلام نمود - بت هاي شكسته را به زني فقير مسلمان داد كه وسيله سوخت طبخ غذاي خود قرار دهد و اميرالمؤمنين (ع) اين واقعه را در بيانات خود از روي قوت ايمان او و تعجب بيان فرمود - سهل شب عقبه هم در خدمت پيغمبر (ص) بود و بعد از اصحاب اميرالمؤمنين (ع) بود تا مرد.